Monday 13 July 2009

اختلاف خانوادگی

چند وقتی هست که مردم ما توی خیابونها میرزن تا بر علیه باطوم برقی و گاز اشک آور یا کلوله های جنگی تو یه دعوای خانوادگی شرکت داشته باشن.
هر کسی یه چیزی میگه که دعوا سر چیه, ولی همه میدونن که دعوا بین کوچکترها و بزرگترهاست.
اصلاً دخالت تو دعوای خانوادگی به صلاح هیچ کس نیست چون همه میدونن که همیشه بزرگترها صلاح کوچیکترها رو میخوان.
بزرگترها دارن میگن شما یادتون رفته که یه وقت ملت غیور و شهید پروری بودید و فقط به خاطر اینکه یاداوری کرده باشیم قلع و قمع می شید .
بزرگترها میگن ما فقط بخاطر کوتاه کردن دست اجنبی از مملکت که تو راهپیمائی با گولولهً جنگی متفرقت می شید.
تا بتونیم یکی یکی یه جائی گیر تون بیاریم و تو زندان محبوس و شکنجه بشین تا ما مثل همیشه جو عدالت و برابری رو به شما هدیه کرده باشیم.
بزرگترها میگن مگر نمیبینید که هر کی از اصلاحات درون حکومتی حرف زده یا ترر شده یا تو زندونهای بی نام و نشون محبوس , پس چرا مرگ بر دیکتاتور میگن؛ مگر اصلاً دیکتاتوری با نیروی نظامی و سیاسی و فرهنگی تو کشور وجود داره.
بزرگترها بخاطر همینه که هر هفته از تریبون نماز جمعه تحدید به برخورد شدید می کنن تا بدونیم که رفتاره زشت و خشن نداشته باشیم و از جیزهای ترسناک بترسیم تا فردای قیامت جامون تو بهشت باشه.
بزرگترها میگن شما ملت بزرگی هستید و هر کی رو شما اسم اختشاش طلب بزاره به شما توهین کرده , ولی ما با اون همه نیروی زد شورش و امکانات سانسور و و فیلتر در راه های ارتباط بزرگ شما حساب میشیم ؛ پس بزارید که هر کاری دلمون میخوات بکونیم و واسه همه احترام رو نگه داریم تا وسط دعوا با استکبار جهانی شما کتک نخورید.
بزرگترها با این حرفها داران یادمون میدن که تو خا نوادهً ایرانی یه رسم و رسومی هست که احترام بزرگترها رو واجب می کنه.
بزرگترها همیشه راس میگن ؛ کوچیکترها باید ساکت بمونن و تو فکر آرامش خانواده باشن و نه خدائی نکرده بفکره پائین کشیدن بزرگترها از سر جاشون , تا بقیه عمر بتونیم از موحبت یه قدرت مطلقهً بدون اختناق بالای سرمون احساس غرور کنیم و حس داشتن سرپرستی مهربون و دلسوز رو از دست ندیم.


09/07/12

No comments:

Post a Comment